برای اسکوبا خیلی جوان هستید؟

غواصی زندگی را تغییر می دهد. این یکی از آن فعالیت‌هایی است که در آن می‌توان قدرت دگرگون‌کننده‌اش را هم برای پیر و هم جوان مشاهده کرد. اغلب اوقات، زمانی که والدین غواص هستند، احتمال دارد که فرزندان نیز غواص شوند. با میکل آشنا شوید غواصی 14 ساله که از 10 سالگی شروع به غواصی کرد. داستان او انگیزه ای برای تشویق غواصان جوان بیشتر است و همه روش های شگفت انگیزی را که غواصی بر زندگی ما تأثیر گذاشته است را به ما یادآوری می کند.

می‌توانید معرفی مختصری از خودتان به ما ارائه دهید؟

نام من Mikkel Aarup Tybjerg است. من تازه 14 ساله شدم و از 10 سالگی غواصی کردم. من در یک روستای کوچک در دانمارک زندگی می کنم. من و خانواده ام در نزدیکی دریا زندگی می کنیم و همیشه ارتباط قوی با آن احساس کرده ام. وقتی بچه بودم، وقتی پدر و مادرم مرا از آب بیرون می‌بردند شروع به جیغ زدن می‌کردم. ما یک قایق بادبانی داریم و زمان زیادی را در دریا می گذرانیم. بنابراین حدس می‌زنم وقتی نوبت به غواصی می‌رسید، برای من یک قدم منطقی بود که سطح را بشکنم.

چه چیزی باعث شد بخواهید غواصی را یاد بگیرید؟

پدر من الهام بخش بزرگی است. او همچنین غواصی را خیلی جوان شروع کرد و همیشه آن را دوست داشته است. علاوه بر این، او یک زیست شناس دریایی است و داستان های زیادی درباره زندگی در دریا برای من تعریف می کند. بنابراین، البته، من می خواستم بپیوندم و خودم را بررسی کنم.

اولین تجربه شما در آبهای آزاد چگونه بود؟

ده ساله بودم که اولین غواصی خود را در آبهای آزاد انجام دادم. این اتفاق در گرن کاناریا با پدرم و یکی از دوستان خوبش از یک مرکز غواصی محلی، که در آموزش کودکان تخصص دارد، اتفاق افتاد. پدرم حاضر نشد مربی من شود، بنابراین فقط به عنوان ماهواره آنجا بود. من تازه دروس تئوری را تمام کرده بودم و مستقیم وارد دریا شدیم. 45 دقیقه در اطراف شنا کردیم و به ماهی ها غذا دادیم. من آن را به عنوان یک احساس بسیار امن و سرگرم کننده به یاد می آورم که برای اولین بار از دنیای خاموش بازدید می کنم. در واقع باران می بارید، بنابراین می توانستیم صدها قطره کوچک باران را روی سطح ببینیم. ما به باران اهمیتی نمی دادیم زیرا به هر حال نمی توانستیم خیس شویم. همچنین با چند ده ماهی برخورد کردیم و متوجه تغییر رنگ آنها شدیم. زیبا بود. وقتی بیرون آمدیم، کمی سردم بود، بنابراین اولین شیرجه را با شکلات داغ و لبخندهای بزرگ جشن گرفتیم. از آن زمان تاکنون 156 غواصی را ثبت کرده‌ام که مجموع زمان پایین 6.355 دقیقه است. من هرگز تجربه بدی نداشته ام و از تک تک دقیقه هایم در زیر آب بسیار لذت برده ام.

غواصی تاکنون به شما چه آموخته است؟

غواصی چیزهای زیادی به من آموخت. نمی دانم از کجا شروع کنم. اول از همه، غواصی هدایا و تجربیات زیادی به من داد که هرگز فراموش نخواهم کرد. همچنین در مورد فیزیک پایه، شیمی، هواشناسی، زیست شناسی، ریاضی، زبان و غیره یاد گرفتم. از این نوع دانش نظری می توانم در مدرسه استفاده کنم. از همه مهمتر غواصی مانند داشتن کلید دنیای دیگری است. تقریباً مهم نیست که کجا می روید، دوستان جدیدی پیدا می کنید. من قبلاً با غواصانی از روسیه، ایتالیا، آرژانتین، برزیل، ایالات متحده آمریکا، فرانسه، نیوزلند، بریتانیا، آلمان، هلند در میان بسیاری از کشورهای دیگر آشنا شدم. به نظر می رسد که ما یک خانواده بزرگ هستیم و با وجود اینکه در مقایسه با بسیاری از غواصان هنوز جوان هستم، همیشه از من استقبال شده است.

به جوانی که در فکر یادگیری نحوه غواصی است چه می گویید؟

'به دنبال آن برو. هرگز پشیمان نخواهی شد.» و اگر بتوانم نصیحتی ارائه کنم، این است که فقط با افرادی که به خوبی می شناسید شیرجه بزنید. غواصی فوق‌العاده است، اما شما به دوست خود وابسته هستید، همانطور که دوستتان به شما وابسته است. بنابراین غواصی با افرادی که کاملاً به آنها اعتماد دارید بسیار سرگرم کننده تر می شود.

سایت غواصی مورد علاقه شما تاکنون کدام بوده است؟

پاسخ به این سؤال تقریباً غیرممکن است زیرا انتخاب یک نقطه غواصی به معنای کنار گذاشتن سایر نقاط است. من هرگز در جایی که دوست ندارم برگردم شیرجه ای نداشته ام! من تجربیات خوبی از دریای کارائیب، دریای سرخ و اقیانوس اطلس دارم. اما اگر مجبور شدم مکان خاصی را انتخاب کنم، مکان مورد علاقه من در اطراف یک جزیره مخفی در نروژ است. ما هر سال یکی دو بار برای غواصی به آنجا می رویم. این جزیره توسط حجم عظیمی از جانوران دریایی و تاریخ زیادی احاطه شده است. چندین غار وجود دارد که قدمت آنها به قرن شانزدهم باز می گردد. و هر بار که غواصی می کنیم چیز جدید و جالبی می بینیم. به عنوان مثال، تابستان گذشته، یک سنگ کاملاً گرد در بستر اقیانوس پیدا کردم. قطر آن تقریباً 10 سانتی متر و وزن آن 400 گرم بود. ما آن را توسط یک متخصص بررسی کردیم و معلوم شد که یک گلوله توپ سنگی دست ساز متعلق به قرن شانزدهم است. فقط یازده مورد از اینها تا این یکی پیدا شده بود.

حیات دریایی مورد علاقه؟

همچنین پاسخ دادن به آن سخت است. من با هزاران موجود دریایی جذاب از جمله دلفین ها، لاک پشت ها، مارها و کوسه ها آشنا شده ام. اما یک تجربه در حافظه من برجسته است. اتفاق خاصی در زمستان امسال در جنوب مصر در یک غواصی شبانه رخ داد. داشتیم به سمت ساحل برمی گشتیم که به عقب نگاه کردم و متوجه شدم یک ماهی کوچک اژدری شکل درست پشت سرم شنا می کند. چراغ‌هایم را برعکس کردم. بچه باراکودا بود. نکته خنده دار این واقعیت است که من را دنبال می کرد و برای مدت طولانی با من بود. تا حدی از من به عنوان محافظت در برابر شکارچیان بزرگتر و تا حدودی به عنوان مخفیگاهی استفاده می کرد که از آنجا می توانست به طعمه های کوچکتر حمله کند. توقف کردیم و بچه باراکودا حداقل 15 دقیقه با من ماند. از آن لحظه به بعد من "باراکودای کوچک" نام گرفتم. بنابراین احتمالاً این موجود دریایی مورد علاقه من است.